سال جدید
بالاخره سال 90 با همه خوبیها و بدیهاش به پایان رسید و ما دو مین نوروز در کنار تو بودن رو جشن گرفتیم و سفره هفت سین ما مزین به تخم مرغ های رنگی بود که تو با دستهای کوچولوت روش جی جی دوبو کشیده بودی.
قشنگترین عیدی که امسال گرفتم این بود که تو در آستانه سال نو تونستی 200 سی سی شیر بخوری و با هر سی سی شیر خوردنت من کلی لذت بردم و خدا رو شکر کردم. امسال عید بهت خیلی خوش گذشت چون مادربزرگ و عمه ها و پسر عمه هات اومده بودن خونه ما و تو خیلی خوشحال بودی ما هم از دیدن خوشحالی تو بهمون خوش گذشت.
از اتفاقات مهم این ماه این بود که شما رسماً با دنیای پوشک خداحافظی کردی و حسابی برای خودت خانم شدی. تعداد کلماتی که میگی باز هم بیشتر شده میشین (بشین) نمدو (دمپایی)؟؟؟ نمیجه (ساندویچ)؟؟؟ شعر اتل متل توتوله رو میخونی متل متل توتولی و شعر پیشی پیشی ملوسم رو اینجوری میخونی ملوسم پیشی پیشیه ملوسم یه توپ دارم قلقلیه رو هم با کلمه و اجرای پانتومیم یه جوری حالیمون میکنی. هر کی میبیندت میگه چقدر بزرگ شده خودم هم که نگاهت میکنم میبینم از یه نوزاد ضعیف و ناتوان داری تبدیل به یه خانم خانما میشی آخه 16 روزه دیگه دو سالت میشه. باور میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟وای خدای من چقدر زود گذشت!!!!!!!